کد مطلب:227818 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199

نقد و بررسی عملکرد مأمون
نشانه های روشنی در دست است كه صداقت مأمون را در طرح ولایتعهدی امام رضا علیه السلام زیر سؤال می برد:

1. چرا آن وقت كه امام علیه السلام در مدینه بودند، این كار را نكرد و آن حضرت را با اكراه تحت نظر مأموران به مرو آورد؟ در حالی كه می توانست در مرو به نام امام علیه السلام خطبه بخواند و خطه ی ایران را به نمایندگی از طرف حضرت نگهداری كند و امام علیه السلام هم در مدینه، در پایگاه نبوت، خلافت پیامبر را به عهده بگیرند.

2. چرا دستور داد امام علیه السلام را از طریق بصره و اهواز و فارس كه اتفاقا راهی سخت و گرم و ناراحت كننده دارد و احتمالا از میان كویر لوت به خراسان و مرو می رسد، عبور دهند و از كوفه و قم عبور نكنند؟ در حالی كه در كوفه و قم از امام علیه السلام استقبال بیش تری می شد و موقعیت برای هدف ظاهری مأمون آماده تر می گشت؟

3. چرا در نخستین دور مذاكرات كه پیشنهاد خلافت را به امام می داد، خود را ولیعهد قرار داد؛ در صورتی كه می بایست ولایتعهدی بعد از حضرت رضا علیه السلام را به امام جواد علیه السلام واگذار می كرد و یا حداقل به اختیار امام می گذارد؟

4. ولیعهد بودن امام علیه السلام، آن هم با آن شرط كه امام در هیچ كار حكومتی دخالت نكنند، چه مقدار امت اسلامی را به واقع و حقیقت



[ صفحه 68]



نزدیك می كرد؟ با توجه به اینكه عمر امام علیه السلام در حدود 20 سال بیش تر از مأمون بود و طبعا روی حساب های عادی پیش بینی می شد كه امام علیه السلام زودتر از مأمون از دنیا رحلت كنند و در نتیجه هرگز خلافت به آل علی نمی رسید.

5. مأمون اگر از روی ایمان و اعتقاد اقدام می كرد، چرا وقتی مواجه با امتناع امام علیه السلام شد، دست به تهدید زد و حضرت را با اجبار و اكراه به قبول ولایتعهدی وادار كرد؟

6. چرا وقتی حضرت علی بن موسی الرضا به هر سببی به شهادت رسیدند، مأمون كه همان ارادت را به امام جواد علیه السلام اظهار می كرد، مقام ولایتعهدی را به او تفویض نكرد؟

7. چرا مأمون در جریان مشهور نماز عید، حضرت از راه باز گردانید و نخواست توجه ی توده ی مردم به آن حضرت جلب شود؟

8. چرا وقتی مأمون از مرو به طرف بغداد حركت كرد، نگذاشت حضرت در مرو بمانند؟ اگر حقیقتا حضرت، ولیعهد بودند، چه مانعی داشت كه در مرو باشند و این قسمت از كشور را تحت نظر داشته باشند؟ [1] .

9. چرا همان گونه كه توانسته بود با تهدید، مقام ولیعهدی را به امام بقبولاند، در قبولاندن خلافت همین زور و اجبار را به كار نگرفت؟



[ صفحه 69]



10. اگر مأمون امام را حجت خدا بر خلق و به قول خودش داناترین فرد روی زمین می دانست، پس چرا می خواست نظری بر ایشان تحمیل كند كه امام آن را به صلاح نمی دیدند و چرا امام را آن همه تهدید می كرد؟



[ صفحه 70]




[1] زندگي سياسي هشتمين امام، صص 156 - 154؛ (و) سيره ي پيشوايان، صص 490 - 489.